دیکشنری
پایه پل
english
1
general
::
pier, bridge pile
transnet.ir
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پایگاه هوائی
پایمال
پایمال شدن
پایمال کردن
پایمالی
پایمرد
پایمردی
پایمزد
پایندان
پایندانی
پاینده
پایه
پایه ابر
پایه بار
پایه برج
پایه پل
پایه پولی
پایه تحتانی
پایه تفکر
پایه ثابت
پایه چراغ
پایه چرخ
پایه دار
پایه داران
پایه رولیک
پایه زدن
پایه سوپ
پایه شکننده
پایه گذاری کردن
پایه مجسمه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید